موفقیت نامحدود در 20 روز با آنتونی رابینز – روز دوم
موفقیت نامحدود در 20 روز
(روز دوم)
نيروهاي كنترل كنندهي زندگي
به روز دوم از برنامه قدرت دروني خوش آمديد در قسمت قبل از اين صحبت كرديم كه چه چيزي ميتواند شما را به موفقيت برساند پاسخ اين بود «قدرت دروني» اگر به اين قدرت دست يابيد آمادگي لازم جهت شروع هر كار و پيگيري آن را خواهيد داشت.
آيا تمرينات خود را انجام دادهايد؟ اگر پاسختان منفي است لطفاً همين حالا دست به كار شويد و تا زمانيكه تمرينات خود را انجام ندادهايد خواندن مطالب مربوط به روز دوم را آغاز نكنيد.
هدف اين است: بياموزيد قدرت دروني خود را به كار گيريد چه عالي! پس هدفمان مشخص شد مهمترين ابزار موفقيت توانايي شناخت هدفي است كه ميخواهيد به ان دست يابيد.
پس ابتدا اهداف را بشناسيد و سپس تا زمان در آغوش گرفتن موفقيت، با حفظ قابليت انعطاف پذري آن را دنبال كنيد.
بسيار ساده است، اين طور نيست؟ پس چرا اين كار را نميكنيم؟
به كار گيري آموختهها
آنچه را ميآموزيد به كا ببنديد استفاده نكردن از آموختهها بزرگترين اشتباهي است كه ممكن است از كسي سر بزند اگر شما نيز تاكنون كتابهاي زيادي خواندهايد اما هنوز مدام از خود ميپرسيد چرا به قوانين اين كتاب عمل نكردم؟
ميدانستم بدان نياز دارم اما چرا شروع نكردم؟ چه چيز مانع حركت من است؟ به شما توصيه ميكنم اين فصل را با دقت بيشتري بخوانيد چرا كه مخصوص شماست.
احساس رنج و خوشي، كليد انتخاب:
رفتار آدمي تحت كنترل دو نيرو است، به عبارن ديگر دو نيروي كششي ما را در مسير زندگي به جلو يا عقب ميبرند:فرار از ناراحتي و اشتياق رسيدن به خوشي اين دو نيرو عامل اصلي حركت هر بشري در اين دنياست اگر كاري نميكنيم به اين دليل است كه تصور ميكنيم شروع تلاش، ناخوشايندتر از انجام ندادن است، به عبارت ديگر معتقديم با بيكار نشستن، درد و ناراحت كمتري به سراغتان خواهد آمد شايد بگوييد:
«نه توني، اين طور نيست من ميدانم اگر اين كار را شروع يا تكميل كنم از خوشي حاصل از موفقيت در آن بهرهمند خواهم شد» بله، مسلماً اما در ناخودآگاه شما ثبت شده است براي اين كه كاري را انجام دهيد، بايد ناراحتي زيادي تحمل كنيد و اكنون، اين ناراحتي براي شما به مراتب ملموستر است. در حاليكه شايد خوشي ناشي از موفقيت هيچ گاه به حقيقت نپيوندد اين طور نيست؟
ميل به خوشي و فرار از ناراحتي مكانيسمي طبيعي است كه تنها در كنترل مغز قرار دارد هر گاه بخواهيد كاري انجام دهيد كه معتقديد درد و ناراحتي به دنبال خواهد داشت مغز سر در گم ميشود و نميتواند سر سوزني به شما كمك كند تنها چيزي كه از اين تلاش به دست ميآوريد ياس و نااميدي است. خوب پس چه بايد كرد؟
همه ميدانيم جهت ايجاد يك تغيير مهم در زندگي نبايد وقت را تلف كردبنابر اين تنها يك راه باقي است براي ايجاد تغييرات دائمي بايد حتماً نحوهي شكل گيري احساس لذت و ناراحتي را تغيير داد چگونه؟ كدام را انتخاب خواهيد كرد؟هنگام شروع يا عدم شروع هر كار نياز به اجتناب از ناراحتي بسيار قويتر از ميل به لذت و خوشي است. بر اساس تحقيقاتم در مورد رفتارهاي بشري به اين نتيجه رسيدهام كه همهي مردم تقريباً هر كاري را به دليل اجتناب از ناراحتي انجام ميدهند. حال سوالي از شما دارم اگر قرار باشد بين دو مسالهي ناراحت كننده يكي را انتخاب كنيد چه ميكنيد؟ همهي ما در چنين برزخي گير افتادهايم.
اغلب دانشجويان كارهاي پايان ترم خود را يك هفته قبل از امتحانات و يا حتي درست شب قبل از پايان ترم تمام ميكنند چرا؟ تمام طول ترم را صرف كارهاي پايان ترم كردن اصلاً خوشايند نيست! و براي اكثر دانشجويان شروع اين كار ناخوشايند بسيار سخت است، اما شب قبل از امتحان، وقتي كه هيچ كاري انجام ندادهاند تصور شكست در امتحانات برايشان بسيار ملموس ميشود و در واقع طعم احساسي ناخوشايندتر از (كار نكردن) را ميچشند و براي فرار از اين ناراحتي، بلافاصله دست به كار ميشوند. براي اين كه بتوانيد به راحتي ازعهدهي كارهاي پايان ترم خود برآييد بايد اين دو ناراحتي را در دو كفهي ترازو بگذاريد: درد و رنج ناشي از كار يا طعم تلخ شكست در امتحانات؟ هر زمان كه بايد بين دو ناراحتي يكي را انتخاب كنيد،همين روش را در پيش گيريد. دو ناراحتي را در دو كفهي ترازو قرار دهيد. اغلب مردمان موفق به چنين تعادلي دست يافتهاندآنها نيروهاي كشش به سوي خوشي ودانش از ناراحتي را كه در زندگي سررشتهي همهي امور را به دست دارند، تحت كنترل گرفتهاند. مسلماً شما نيز بارها در چنين موقعيتي بودهايد ممكن است روزها و روزها دست به كاري كه براي زندگيتان بسيار سرنوشت ساز بوده است نزدهايد اما روزي به يكباره منفجر شدهايد
به خود گفتهايد «هي تكان بخور!بايد اين كار را تمام كني همين الان» زيرا به وضوح احساس كردهايد كه انجام دادن كار به مراتب دردناكتر و ناخوشايندتر از اتمام آن است.
ايجاد تغيير
كليد تغيير يافتن معكوس كردن چگونگي شكل گيري احساس رنج و خوشي است
شايد شما نيز كساني را بشناسيد كه مرتب ميگويند: ديگر وقتش رسيده كه ازدواج كنم. آنها معتقدند ازدواج به معناي به دست آوردن امتيازات متعددي است: لذت، خوشحالي، امنيت و والاتر از همه نوعي حالت روحي ناب احساس يكي شدن اما به محض اين كه موقعيت ازدواج برايشان پيش ميآيد ناگهان پا پس ميكشند چون در ناخود آگاه آنها ازدواج به معناي سلب آزادي است.
حتي برخي معتقدند ازدواج موفق، امري دست نيافتني در جهان است!! كسي كه دوستش داري بالاخره تو را ترك خواهد كرد و قلبت را ميشكند! آيا تاكنون طعم چنين شكستي را چشيدهايد؟! اگر نه، پس حتماى در آينده خواهيد چشيد!
اما اگر ميخواهيد ازدواج كنيد و به تمام آنچه با ازدواج به دست ميآيد دست يابيد بايد تحمل رنجش و ناراحتي را نيز داشته باشيد.
اشتباه نكنيد من از ان كساني نيستم كه ميگويند فقط مثبت باشيد برخي توصيه ميكنند به باغ نگاه كنيد و بگوييد در اين باغ زيبا هيچ علف هرزي نيست. مرتب به خود تلقين كنيد كه همه چيز رو به راه هست تا حتماً موفق شويد نه، من ميگويم اين باغ زيباست اما داخل آن پر از علفهاي هرز است پس اگر ميخواهي از ديدن آن لذت ببري راه بيفت علفها را از ريشه بكن ننشين و مرتب با خود تكرار كن كه خدايا چرا در باغ زندگي من علف هرز هست؟ نگو خداوندا چرا اين قدر با من نامهرباني!! حركت كن بدان كه ناراحتيها و ناملايمات هم بخشي از زندگي هستند ممكن است ديگران تو را ناراحت كنند و از تو انتظار گوناگون داشته باشند، اما تو نيز از ديگران متوقع هستي، مگر نه؟ تو نيز بارها ديگران را ناراحت كردهاي.
اغلب مردم تمايلي به روبه رو شدن با مشكلات ندارند اكثر ما از آنچه در ذهنمان موجب ايجاد احساس رنج و شادي ميشود آگاه نيستيم و به همين دليل زندگيمان به جاي اين كه در كنترل خودمان باشد در كشاكش بين اين دو نيرو قرار دارد لذا بايد نحوه شكل گرفتن لذت و ناراحتي را در خود تغيير دهيد
محركهاي زندگي
همان طور كه ذكر شد، دو نيروي ميل به لذت و اجتناب از ناراحتي، قويترين محركهاي زندگياند و سازندگان آگهيها تجارتي به خوبي اين حقيقت را شناختهاند به آگهيهاي بازرگاني تلويزيون خوب نگاه كنيد آيا اين گونه نيست؟ سازندگان آگهيهاي بازرگاني هيچ وقت در نمايشهاي خود نميگويند «آقايان و خانمها لطفاً هر چه زودتر بياييد و محصولات ما را بخريد» امروزه اغلب ما بدون اين كه نياز داشته باشيم محصولاتي كه تبليغشان را در تلويزيون ميبينيم، ميخريم زيرا آگهيهاي تلويزيوني در ذهن ما حلقههاي ارتباطي قوي بين كسب لذت و خوشي يا گريز از ناراحتي، و محصول خود به وجود آوردهاند شركت پپسي كولا براي فروش نوشابه خود از مايكل جكسون كمك گرفته است مايكل در طول روز اصلاً پپسي كولا نمينوشد. اما براي 80ثانيه نمايش تبليغاتي پپسي كولا 15ميليون دلار! دريافت كرده است اما چرا شركت پپسي كولا حاضر است چنين مبلغ گزافي را به مايكل جكسون بپردازد؟ بسياري از مردم آمريكا صداي مايكل را دوست دارند و با شنيدن آهنگهاي او احساس خوشحالي ميكنند تا حدي كه كاستهاي او بيش از هر خوانندهي ديگري در تاريخ موسيقي به فروش رسيده است شركت پپسي كولا نيز ميخواهد مردم همين احساس را نسبت به محصولاتشان داشته باشند چگونه؟ با شرطي سازي مردم زماني كه بارها تصوير و صداي مايكل جكسون همراه با آرم پپسي كولا از تلويزيون پخش شود در ذهن مردم احساس لذت و خوشي با پپسي كولا نيز مزتبط ميگردد.
نقطهي عطف
دانستيم كه اجتناب از ناراحتي مهمترين دليل براي شروع يا كنار گذاشتن هر كاري است.
هيچ تغييري در زندگيمان رخ نخواهد داد مگر اينكه به دليل وضعيتي به حد كافي احساس ناراحتي كنيم و درك كنيم كه تحمل هر سختي بهتر از پذيرش موقعيت كنوني است.
در كتاب تاجران موفق جهان نوشته «اي جي ماندو» ميخوانيم: مردي كه ابتدا ميخواره بود، هيچ آيندهاي در پيش رو نداشت و در خيابان زندگي ميكرد روزي او براي فرار از سرما پناهي جز كتابخانه عمومي شهر نمييابد در آنجا او شروع به كتاب خواندن ميكند ناگهان در مييابد كه زندگياش به قدري اسفناك و بيفايده است كه ديگر نميخواهد به اين شكل زندگي كند او آنقدر از اين زندگي بيزار شده بود كه به هيچ قيمتي حاضر به ادامهي آن نبود بنابر اين فكر كرد و به اين نتيجه رسيد كه براي دستيابي به خوشي بايد بيشتر بياموزد او آنقدر خواند كه توانست سردبير مجلهِ موفقيت شود سپس كار با گروه «دابليو -كراون »را آغاز كرد و پلههاي ترقي را يكي يكي بالا رفت
افراد بسياري به واسطهي ناراحتي به موفقيت دست يافتهاند
هر كار دو چهره دارد دربارهي هر كدام فكر كنيد نتيجهِ متفاوتي به دست خواهيد آورد اگر بر دشواري و سختي كار تمركز كنيد انجام آن برايتان غير ممكن و يا دست كم بسيار رنجآور خواهد بود اما اگر به تنتيجهاي موفقيت آميز و احساس خوشي كه پس از انجام كار به دست خواهيد آورد متمركز شويد انجام آن بسيار لذت بخش خواهد بود.
فكرتان را به هر چيز متمركز كنيد همان حقيقت خواهد يافت.
شكلات دوست داريد؟ بله؟ اما آيا تاكنون شده است بر ميل به خوردن شكلات غلبه كنيد؟ چگونه؟ اگر تنها در فكر لذت خوردن شكلات باشيد قادر نخواهيد بود از خوردنتان چشم بپوشيد اما اگر هنگام ديدن شكلات ذهنتان را فقط بر چاقي و نامتناسب شدن شكل بدنتان متمركز كنيد و به خود بقبولانيد كه با خوردن شكلات احساس بدي خواهيد داشت رفتارتان مسلماً تغيير مييابد و حتي حاضر نخواهيد بود به شكلات دست بزنيد
اگر ميخواهيد كاري را شروع كنيد بايد به اين نتيجه برسيد كه عمل نكردن دردناكتر از به پايان رساندن آن كار به عبارت ديگر در ذهن خود به پايان رساندن اين كار را با خوشي و دست نزدن به آن را ربط دهيد همان كاري كه تبليغات تلويزيون با شما ميكند اگر تصور ميكنيد ميزان درآمد شما اصلاً رضايت بخش نيست تنها به اين دليل است كه در ذهن خود كسب درآمد را با ناراحتي ارتباط دادهايد تعجب نكنيد، درست فهميدهايد جاي در گوشه و كنار مغز شما اين باور لانه كرده است كه براي به دست آوردن پول بايد ناراحتي زيادي تحمل كرد
برخي خيال ميكنند براي پول درآوردن بايد از استراحت و تفريح گذشت! ديگر نميتوان چون گذشته با خانواده بود! بعضي معتقدند براي كسب پول بيشتر بايد با ديگران شريك شد.
آنها با خود ميگويند «از ميان اين افراد بالاخره يكي به من خيانت ميكند و روزي ناگهان همه چيز را از دست خواهم داد» عدهاي هم معتقدند كه با پولدار شدن دوستان فعليام را از دست خواهم داد و تنها خواهم شد. مسلم است كه با چنين تفكري هيچ گاه نخواهيد توانست كاري را براي كسب درآمد بيشتر آغاز كنيد.
ترازوي ذهن
مغز شما داراي ترازوي بسيار دقيقي است هنگام شروع هر كار، ناراحتي و خوشي حاصل از اين كار با اين ترازو سنجيده ميشود، اگر كفهي ناراحتي سنگينتر باشد تمايلي براي شروع آن كار نخواهيد داشت. شما ميگوئيد: «پول يعني آزادي بيشتر ميتوانم با پولي كه دارم به دوستانم كمك كنم، براي فرزندانم هديه بخرم،به مسافرت دور دنيا بروم و معلوماتم را بيشتر كنم و حتي بهترين مربيها را در اختيار داشته باشم اما در همان زمان مغزتان به شما آنچه را كه در پاراگرافهاي گذشته آمد ندا ميدهد (نرسيدن به خانواده-خيانت شريك -از دست دادن تفريحات و دوستان و …) اگر ميخواهيد از شر بديهاي خود خلاص شويد و يا با درآمد بيشتر،راحتتر زندگي كنيد بايد يك بار و براي هميشه تصميم بگيريد نحوهي تمركز ذهنتان را تغيير دهيد ترازوي خود را به درستي بكار بريد.
بايد فكرتان را به آن جنبههايي از پول متمركز كنيد كه يادآور خوشي است.
تمرين امروز (هفته اول روز دوم )
دفترچه موفقيت خود را بياوريد و شروع كنيد:
1-چهار عملي را كه مدتهاست انجامشان را به تعويق انداختهايد يادداشت كنيد.
مثلاً ميخواهيد سيگار را ترك كنيد، به يكي از دوستانتان زنگ بزنيد، در پي شغلي باشيد به كسي بگوييد كه خيلي دوستش داريد و … لازم نيست اين چهار عمل خيلي دشوار و پيچيده باشد چهار كار بسيار ساده، نه، نگوئيد فردا، همين الان اين كار را انجام دهيد زيرا فردا كارهاي بيشتري براي انجام دادن خواهيد داشت هر روز نيروي درونيتان بيشتر ميشود و متوجه ميشويد تمايل بيشتري براي به پايان رساند كارهاي عقب افتادهتان داريد.
2-بنويسيد كه تصور ميكنيد با انجام اين كار چه ناراحتيهايي را بايد تحمل كنيد
اگر پاسخ ميدهيد «هيچ »بايد بيشتر دراين باره فكر كنيد شايد ناراحتي شما چيزي باشد كه شما در ظاهر چندان مهم نيست. مثلاً شايد از صرف كردن زمان براي اين كار احساس ناخوشايندي ميكنيد.
3-بنويسيد از انجام ندادن اين كار چه لذتي عايدتان ميشود
مثلاً شما مطمئنايد كه بايد وزن خود را كاهش دهيد زيرا اندام نامتناسبي داريد ولي سلامتيتان در خطر است اما اين كار را مرتب به تعويق مياندازيد زيرا هر بار از خوردن شكلات و شيريني لذت ميبريد.
4-از شما ميخواهم از خود چند سوال كنيد،
مثلاً: با پرخوري چه چيزي به دست خواهم آورد؟ يا اگر سيگار كشيدن را كنار نگذارم چه اتفاقي خواهد افتاد؟ اگر به خواستگاري كسي كه دوستش دارم نروم چه روي خواهد داد؟ با خود رو راست باشيد اگر به اين مسائل نپردازيد در طي 2،3،4يا 5سال آينده وضعيتتان چگونه خواهد بود؟ چاق خواهيد شد و … نه اينها كافي نيست به يك جواب كوتاه بسنده نكنيد به خاطر داشته باشيد
آنچه ما را در زندگي راهنمايي ميكند احساس ماست نه هوش و ذكاوتمان.
5-حالا گام آخر را برداريد
فهرست بزرگي از تمام احساسات كه همين الان يا بعدها به واسطه اين اقدامات به دست ميآوريد تهيه كنيد.
احساس ميكنم:
زندگي را تحت كنترل دارم، شناخت بيشتري از زندگي به دست آوردهام بيش از قبل مسئوليت پذير هستم، اعتماد به نفس بيشتري به دست آوردهام سلامتي و انرژي بيشتري دارم، ….. اين كارها را به فردا موكول نكنيد -لطفاً همين الان آنرا انجام دهيد.
برای مطالعه قسمت اول اینجا (روز اول ) کلیک کنید