موفقیت نامحدود در 20 روز با آنتونی رابینز – روز سوم

موفقیت نامحدود در 20 روز

(روز سوم)

حلقه هاي ارتباطي

امروز روز سوم برنامه‌ي ماست

از اين كه هنوز برنامه‌ي دستيابي به قدرت دروني را دنبال مي‌كنيد بسيار خوشحالم. آيا تمرين‌هاي مربوط به روز دوم را انجام داديد؟ اگر انجام نداده‌ايد همين الان دست به كار شويد و تمرينات گذشته را انجام دهيد و سپس به سراغ تمرينات امروز برويد.

آنچه در دو روز گذشته آموختيد در بخشهاي قبلي دانستيد براي آنكه بتوانيد در زندگي به نتايج دلخواهتان برسيد بايد از قدرت دروني كمك بگيريد قدرت دروني يعني توانايي شروع به كار، يعني اينكه بتوانيم در هر موقعيتي راه‌مان را به روشني بيابيم يعني شروع كردن و پيگيري نمودن، يعني بدانيم كاري كه آغاز كرده‌ايم عملي است يا خير، يعني آنقدر در روشهاي خود انعطاف پذير باشيم كه بتوانيم به نتايج مورد نظرمان برسيم.

براي اينكه به قدرت دروني دست يابيم بايد الگوي افراد موفق را دنبال كنيم اما فقط همين! پس چرا همه اين كار را نمي‌كنند؟ پاسخ اين است به دليل ترس، به ويژه ترس از ناراحتي انسانها را از عمل باز مي‌دارد.

ناراحتي از شكست، از شنيدن پاسخ منفي، از هر چه ممكن است ديگران درباره‌ي ما فكر كنند يا بگويند و يا حتي ترس از چيزي كه نمي‌شناسيم، در روز گذشته دريافتيد كه دو احساس ميل به خوشي و نفرت از ناراحتي هدايت كننده‌ي مسير زندگي هستند آنچه ما را در مسير زندگي به پيش مي‌برد چگونگي شكل‌گيري حلقه‌ي ارتباطي اين دو احساس با موارد گوناگون در سيستم عصبي ماست
اين به چه معني است؟ معنايش شرطي شدن است. شرطي شدن يعني تشكيل يك حلقه‌ي بسيار محكم در مغز بين هر كار و احساس خوشي و ناراحتي.

تفكر مثبت كافي نيست: آيا شما هم از جمله كساني هستيد كه هميشه به فكر به راه انداختن يك كار جديد هستند ولي هيچ وقت اين كار را شروع نمي‌كنند؟ چرا تاكنون دست به كار نشده‌ايد؟ آيا به اين دليل نيست كه در ذهن شما اين كار به معناي تحمل سختي است؟ بايد به لحاظ روحي و معنوي تغيير كند نحوه شكل ‌گيري حلقه‌هاي ارتباطي را در سيستم عصبي خود معكوس كنيد كنيد بايد ذهن خود را به شكلي برنامه ريزي كنيد كه هر گاه در مورد اين كار با خودتان صحبت مي‌كنيد با تمام وجود احساس خوشي كنيد با اين شكل سيستم عصبي‌تان خوشحالي را با تجارت به حرفه‌ي جديد مرتبط مي‌داند يعني دقيقاً عكس آنچه قبلاً وجود داشت مثبت فكر كردن درباره‌ي زندگي زيباست اما براي فائق آمدن بر مشكلات كافي نيست
بزرگترين مشكل روش مثبت انديشي اين است در اغلب موارد خود را مجبور مي‌كنيم كه مثبت فكر كنيم سالهاست كه همراه با كلمه‌ي وينستون، كلمه‌ي سيگار مي‌شنويم و مانند سگهاي پاولف شرطي شده‌ايم حال با خود بگوييد وينستون سيگار خوبي نيست و سعي كنيد آن را باور كنيد باز هم تكرار كنيد وينستون سيگار خوبي نيست باور كنيد «وينستون سيگار خوبي نيست قبول داريد؟ نه مثل اين است كه به خود بقبولانيم رنگ آبي وجود ندارد اگر چيزي بارها و بارها برايتان تكرار شود ذهن‌تان راشرطي مي‌سازد و پذيرفتن آن براي شما بسيار راحت‌تر خواهد بود پس تنها مثبت انديشي كافي نيست بايد عمل كنيم بايد نوع پاسخهاي شرطي و محركهاي پيرامونمان را تغيير دهيم

مسير سرنوشت:

مسير سرنوشت در جهت رسيدن به مقصود با چهار مرحله شكل مي‌گيرد

1-نياز، سرآغاز مسير

2-عمل
3-عكس العمل

4-نتيجه
براي رسيدن به مقصود دلخواه بايد اين چهار عنصر در اختيار شما قرار گيرد .

مي‌خواهيد زندگي‌تان چگونه باشد؟ مي‌خواهيد چه سرنوشتي برايتان رقم بخورد؟ مي‌خواهيد مقصدتان كجا باشد؟ بايد بدانيد لازم است چه باورهايي داشته باشيد چگونه فكر كنيد و هر روز چه اعمالي انجام دهيد؟

زمان طراحي بيست سال آينده اكنون است نه بيست سال بعدبه حلقه‌هاي ارتباطي كه در گذشته در ذهنتان نقش بسته است نگاهي بيندازيد چه باورهايي در زندگي شما وجود دارد كه اگر تغييرشان دهيد سرنوشتتان عوض خواهد شد؟

ايجاد حلقه‌هاي ارتباطي مثبت:

هر گاه بخواهيد در ذهن خود حلقه‌هاي ارتباطي قوي بسازيد بايد لذت را كاملاً در خود حس كنيد و با تكرار، آن را به هدف مورد نظرتان ربط دهيد يعني درست همان كاري كه سازندگان آگهي‌هاي تجارتي با شما مي‌كنند چرا گمان مي‌كنيد وينستون سيگار خوبي است؟ چون بارها و بارها اين را به شما گفته‌اند و حال با شنيدن كلمه‌ي وينستون فوراً به ياد سيگار خوب مي‌افتيد هر چه بارها در ذهن تكرار شود در آن تثبيت خواهد شد اما اگر همزمان لذت خود را به وضوح حس كنيد، يك حلقه‌ي ارتباطي قوي شكل داده‌ايد.
برقراري هماهنگي عصبي:

شما چگونه مي‌توانيد سرنوشت‌تان را تغيير دهيد؟ نميدانم، اما در مورد يك چيز مي‌توانم به شما اطمينان دهم، برقراري هماهنگي‌هاي عصبي مناسب مي‌تواند در يك لحظه تغييرات شگرفي در شما و زندگيتان به وجود آورد

آنچه امروز انجام مي‌دهيد به دليل احساسي است كه هم اكنون داريد. اگر بتوانيد با تغيير احساستان رفتار خود را دگرگون كنيد، آينده در دستان شما خواهد بود

بخشش:
از نظر من، بخشش تقسيم تمامي چيزهايي كه خداوند در اختيارمان قرار داده با ديگران است من از بخشش لذت مي‌برم و معتقدم: با بخشش، ديگران مرا دوست خواهند داشت و من از لذت محبت ديگران بهره‌مند خواهم شد. احساس دوست داشته شدن،‌لذت بزرگي است و اگر چنين حلقه‌ي ارتباطي در ذهن شكل گيرد. با اينكه هنگام بخشيدن چيزي را از دست خواهيم داد اما احساس لذت و خوشي ما بسيار قوي‌تر از احساس ناراحتي است

چگونه كسي مي‌تواند مثل آب خوردن آدم بكشد در حالي كه ديگري جان خود را براي ديگران به خطر مي‌اندازد؟ تفاوت اين دو در چيست؟ تنها در معنايي كه آنها از دوست داشتن ديگران در ذهن خود ساخته‌اند. شما از اين خصلت چه مفهومي در ذهن خود ساخته‌ايد؟ مطمئناً هر چه بدان باور داشته باشيد در آينده‌ي شما موثر خواهد بود

روزهاي خاصي را كه بر شما تاثير خاصي گذارده است به ياد آوريد. در اين روزها كدام حلقه‌هاي ارتباطي در ذهن‌تان شكل گرفته است؟ شايد احساسي كه در شما به وجود امده است كاملاً منفي و در عين حال مفيد باشد مثلاً احساس تنفر و ناراحتي از مواد مخدر . اينكه كسي به مواد مخدر روي آورد يا از آن گريزان باشد بستگي به اين دارد كه حلقه‌هاي ارتباطي ذهن او با مواد مخدر به شكل ناراحتي باشد يا خوشي كوكائين هر ساله صدها ميليون دلار فروش دارد؛‌پر فروشترين محصئول در امريكا
اما چرا اين ماده اين قدر طرفدار دارد؟ زيرا كوكائين همان كاري را مي‌كند كه همه آرزوي آنرا دارند. بلافاصله ناراحتي را از بين مي‌برد و خوشي را جايگزين آن مي‌كند خوب، حال كه مصرف كوكائين حالتي را به وجود مي‌آورد كه همه‌ي انسانها خواستار آن‌اند، پس چرا همه كوكائين مصرف نمي‌كنند؟ برخي در ذهن‌شان كوكائين را با ناراحتي و رنج فراوان ربط داده‌اند ناراحتي به سبب از دست دادن آزادي. من (آنتوني رابينز) هرگز كوكائين مصرف نكرده‌ام زيرا به نظر من كوكائين به معناي از بين رفتن كنترل در زندگي است. در ذهن من معتاد بودن بدترين و منفورترين وضعيتي است كه مي‌توان تصور كرد: قرار گرفتن در وضعيتي كه نمي‌توان كاري را از روي اختيار انجام داد مفهوم اعتياد در ذهن من با احساس ناخوشايند از بين رفتن آرزوها، سرمايه و زندگي ربط يافته است و به همين دليل من هيچ گاه معتاد نخواهم شد.

اما اگر كوكائين در ذهن كسي با خوشي مربوط شده باشد، او مسلماً در پي آن خواهد رفت.